با قدرت ضمیرناخودآگاه آشناشویم… با چه روش هایی میتوان ضمیرناخودآگاه را تقویت کرد ؟؟؟
ضمیر ناخودآگاه ما شامل خلاقیت های درونی بی حد و مرز،
اطلاعات ذخیره شده قدرتمند و دیگر پتانسیل های استفاده نشده است.
ضمیر ناخودآگاه می تواند از قدرت ذهن برای انجام بسیاری از کارها استفاده کند.
مدیتیشن راهکاری برای استفاده از ضمیر ناخودآگاه و بهره بردن از قدرت ذهن برای
انجام برخی کارهای خلاقانه می باشد.
قدرت ضمیر ناخودآگاه
قدرت ضمیر ناخودآگاه ، فراتر از آن چیزی است که تصور میکنید. هیچ اغراقی در کار نیست.
قدرت ذهن مانند یک بانک اطلاعاتی هر آن چیزی که فکرش را بکنید در خود ذخیره میکند.
حتی ممکن است تصور کنید برخی اطلاعات را فراموش کردید،
در حالی که دست نخورده در ضمیر ناخودآگاه شما نشسته است.
تازمانی که به سن ۲۱ سالگی برسید، شما میتوانید صد برابر دایره المعارف را
به طور کامل در ضمیرتان ذخیره کنید.
با این تفاسیر، ضمیر ناخودآگاه به خوبی کار خودش را انجام میدهد.
این ضمیر خودآگاه است که باید به آن شک کرد!
ضمیر ناخودآگاه وظیفه ذخیره و بازیابی اطلاعات را بر عهده دارد.
در واقع همانطور که این ضمیر در ما برنامهریزی شده است، ما به اتفاقات پاسخ میدهیم.
هر چیزی که میگوییم یا انجام میدهیم، در واقع با الگویی از
“خویشتن یا خود واقعی” در ضمیرناخود آگاه قرار گرفته است.
به همین دلیل است که میگویند از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید.
در واقع اینکه میخواهیم در باغ زندگیمان گل یا علف هرزه بروید، بستگی دارد
چه خوراکی به ضمیر ناخودآگاهمان دادیم. لوییز هی در کتاب شفای زندگی میگوید:
زندگی، انعکاس افکار شماست. دنیا همانطور که شما به آن واکنش نشان میدهید و در مورد چیستی و چرایی آن فکر میکنید، شکل میگیرد و در نهایت تبدیل به آینهای میشود که انعکاسدهنده دیدگاهها و باورهای شماست .
تفاوت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در چیست؟
همانطور که از اسم این دو ضمیر مشخص است، ضمیر خودآگاه
بخشی از ذهن است که به آن آگاهی داریم و ضمیر ناخوداگاه بخشی دیگر بوده
که مربوط به اتفاقاتی است که خارج از آگاهی ما رقم میخورد.
ناخوداگاه ممکن است برخلاف خوداگاه همچون کودکی نابالغ عمل کند
در حالی که خودآگاه منطقی و همچون پیر فرزانه عمل میکند.
اراده در ناخوداگاه معنا ندارد. اعمال و رفتار در ناخودآگاه به صورت غیر ارادی است،
اما در خوداگاه کاملا ارادی است. در ناخوداگاه همزمان میتوانید چندین محاسبه و
کار را با هم انجام دهید در حالی که این کار در خوداگاه انسان امکانپذیر نیست.
توماس آنتونی هریس میگوید: «شما یک نفر نیستید! شخصیت شما از یک کودک،
یک والد و یک بالغ تشکیل شده است. تصمیمهای ما، احساساتمان و هرآنچه که
تا امروز بر سرمان آمده، ترکیبی از مجموعه این سه نفر است.»
قطعا آشنایی با این سه نفر که در درون ما زندگی میکنند،
ما را در راه شناخت و کنترل بهتر ضمیر ناخودآگاهمان همراهی خواهد کرد.
روش های تقویت ضمیر ناخودآگاه
در ادامه چند روش مؤثر در تقویت ضمیر ناخودآگاه را با هم بررسی میکنیم:
1 ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید
مسلما در شرایط خاص، چنین چیزی امکانپذیر نیست اما نسبت به
فکر منفی که به ذهنتان میآید، مسلط باشید.
تمام باورهای منفی که باعث شده نسبت به خودتان و قدرتذهنتان شک و تردید داشته باشید از بین ببرید.
سعی کنید از خودتان و ذهنتان مراقبت و محافظت کنید.
تنها زمانی که درک درستی از ذهنتان و قدرت آن داشته باشید،
دیگر اجازه نمیدهید هر چیزی به آن ورود پیدا کند.
2 اهدافتان را بنویسید
هدفهایتان را روشن و واضح بدانید.
اهدافتان را بنویسید تا مغزتان برای رسیدن به آن خودش را آماده کند و
به مرور، تسلط به ضمیر ناخوداگاه اتفاق بیفتد.
تا ننویسید معجزههای نوشتن برایتان آشکار نمیشوند.
این معجزهها پیش از این برای اشخاص زیادی رخ دادهاند.
هنریت کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد داستانهای آنها را به خوبی روایت میکند
تا شما نیز این معجزه را باور کنید.
3برای رسیدن به اهدافتان برنامهریزی کنید
هدفهای خود را به قدمهای کوچک در بازههای مختلف تبدیل کنید تا در نهایت
با تکرار و عادت، باور کنید که به اهدافتان نزدیک شدهاید:
به این ترتیب ذهن ناخودآگاهتان نیز این باور را تقویت خواهد کرد.
ایستادگی بر برنامهریزی و مقاومت در برابر انواع وسوسههایی که وادارتان میکند
از انجام برنامههایتان صرفنطر کنید، کار چالشبرانگیزی است.
اما مطالعه نکات کتاب اثر مرکب به شما نشان میدهد هر یک باری که با برنامهتان عمل میکنید،
چقدر برای رسیدن به اهدافتان ارزشمند و مهم است.
دارن هاردی در این کتاب با محاسبات دقیقی برایتان زمان رسیدن به اهداف را تخمین می زند.
4 خود و شرایطتان را تحلیل کنید
در هر شرایطی، برای رسیدن به خود واقعی، بایستی به خود رادیکال شده خود برسیم.
برای این کار، هر احساس، فکر و رفتار خود را تحلیل کنید و ببینید پشت هر کدام از اینها
چه فکر یا احساسی قرار گرفته است. حتی اگر حقیقتی تلخ از آن چیزی که
دوست ندارید باشید، شما را با خودتان روبهرو کند.
دیدگاهتان را بنویسید